به گزارش پایگاه خبری افشاگری، تحولات هنرهای تجسمی در ایران طی یک سال گذشته، طبیعتاً متأثر از متغیرهای مختلفی بوده است که در نگاهی کلی میتوان آنها را در سه ضلع «هنرمند»، «مدیر» و «مخاطب» دستهبندی کرد که هر سه اینها، با توجه به شرایط و وضع موجود، ممکن است تأثیرات بیشتر یا کمتری داشته باشند.
خروجی یا محصول «هنرهای تجسمی» در سالی که پشت سر میگذاریم، همچون عرصههای دیگر فرهنگ و هنر، آن چنان مطلوب رقم نخورد که بخواهیم از آن تمجید کنیم و بگوییم یک قدم رو به جلو حرکت کردیم! چراکه -آنچنان که از مستندات بر میآید- جامعه هنری به صورتی خودخواسته پا را عقب کشیدند و نخواستند نتیجه مطلوبی به دست آید.
هرچند از مستندات، نتایج مذکور بر میآید اما قاطبه جامعه هنری نشان میدهد هنرمندی که اثری جدید خلق نکند یا در مسیر تولید و خلق پیش نرود، هنرمندی مؤثر نخواهد بود و بر این اساس، میتوان خوشبین بود که جامعه هنری در خفا و پنهانی و به دور از چشم برخی مزاحمان، به تولید اثر پرداختهاند. اما در این جریان، شاید بتوان گفت که مخاطبان خود را برای مدتی از دست دادهاند که ممکن است صدمات جبران ناپذیری برای جامعه هنرهای تجسمی در بر داشته باشد.
طبق رسم هر ساله در گروه هنر خبرگزاری مهر، بر آن شدیم که برخی رویدادها و اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۱ با تمرکز بر وجوه «خبری» و نه الزاماً «کیفی» و «محتوایی» را مرور کنیم و انتخاب آنها گستره تأثیرگذاریشان (اعم از مثبت و یا منفی) در حوزه فعالیت خود بوده است. بنابراین در گزارش پیشرو، به بازخوانی دستاوردها و تجربههای «هنر ایران» در سالی که گذشت، پرداختیم که در ادامه میخوانید.
روایت اول؛ بازگشت جشنواره تجسمی جوانان به دوران اوج با یک جهش و یک ناکامی
بیست و نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران توسط مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با مشارکت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها، در ۱۱ رشته ارتباط تصویری (پوستر)، خوشنویسی، سفال و سرامیک، عکاسی، کاریکاتور و کارتون، مجسمهسازی، طراحی، نقاشی، نگارگری شامل نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب و رسانههای هنری جدید شامل ویدئو آرت، چیدمان، هنر محیطی شهریورماه به دبیری محمدمهدی رحیمیان در تهران برگزار شد.
جلسات کارگاهی این رویداد طی سه روز در اردوگاه شهید باهنر برگزار شد. در این دوره جشنواره رقابتی در کار نبود، بنابراین با پایان کارگاههای حضوری، کار هنرجوها تمام نشد و قرار بود هنرجویان با راهنمایی اساتید کارگاهها، آثار خود را تکمیل کنند تا آذرماه ۱۴۰۱ در قالب یک نمایشگاه، این آثار به نمایش درآیند اما اتفاقات و شرایط کشور و عدم همراهی برخی در اجرای این روند جشنواره، سبب شد که بخشی از خروجی جشنواره جوانان نیز ناتمام بماند.
این در حالی است که این دوره جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران، دورهای متفاوت و مقبولی را تجربه کرد؛ آنچه در سیاستهای کلان یک جشنواره اهمیت دارد همگامسازی یک رویداد با تحولات هنر در دو سطح بومی و ملی است تا خصیصههای بومی و تنوع و گستره آن در نقاط مختلف ایران مورد بازشناسی قرار گیرد، از این رهگذر شجاعت تغییر روشهای اجرایی قبلی، اتفاق مبارکی است که در این دوره از جشنواره جوانان به صراحت و شفافیت افتاد. اگرچه هر پوستاندازی، عوارض و هزینههای گزافی دارد اما در نگاهی کلی و برآیند محور، نتیجه این تحول پاسخ به همان نیازی است که جامعه تجسمی ایران در خود میبیند؛ یعنی دغدغهمندی نسبت به وضعیت حال و زمانه حاضر.
آنچه هنر معاصر را از تشکیلات هنر در دورههای قبلی جدا میکند، فقط ایده مندی و استفاده از ظرفیتهای میان رشتهای یا کنار زدن اولویتهای تکنیکال نیست، بلکه مهمترین مساله نیتمندی هنرمند در تولید اثری مرتبط با شرایط زمانه است که با بستر ارائه خود ارتباط و تعامل معنا دار داشته باشد، به چنین ظرفیتی میتوان عنوان «معاصر» را اطلاق کرد. این مدیوم در هر سطحی که در جشنواره امسال برگزار شود، قابل اعتنا و ستایش است، چرا که از یک طرف به هنرجوی زیر بیست و چهار سال خود، مسیری را معرفی میکند که در موقعیتهای بعدی زندگی هنری او، میتواند چراغ راهی برای نزدیک شدن به تجربه آرتیستیک باشد تا در میدانهای دیگر نیز بتواند ظهور کند و از سوی دیگر منجر به رشد فرهنگ عمومی مخاطب در برخورد با نمایشگاهی متفاوت در این دوره از جشنواره میشود.
حذف جایزه، الزام و توجه به ایده مندی، برخورد کیوریتورال به تولید مجموعه و نه تک اثرهای تصادفی، مساله محور بودن و تشویق روح پژوهش میان جوانان شرکتکننده برای تولید مجموعه کارهایشان و الزام پیشینههای تحقیقاتی برای تراش دادن ایدهها و نزدیک شدن به یک شیوه بیانی حاکی از فردیت هنرجو؛ از مهمترین ویژگیها و مهمترین دستاورد بیست و نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران بودند که مسیر را بیش از نتیجه پایانی روی دیوار گالری متمایز میکرد.
در چنین رویکردی علاوهبر اینکه خود جوان هنرآموز، پروسه جدیدی را برای خلق اثر تجربه میکند و اثر او به صورت مفرد و جدا از کلیت نمایشگاه، تشخص و هویت دارد، خود نمایشگاه انتهایی نیز یک اثر است، یعنی تعامل شیوههای نمایشگاهگردانی و ایده مندی در نهایت منجر به تولید نمایشگاهی در رشتههای مختلف میشود که حاصل یک روح در چند کالبد مختلف است.
روایت دوم؛ حادثه پرحاشیه گالری «اُ» و ارتباط آن با خواب عمیق گالریها
این بخش از گزارش مصداق بارز آنچه است که در مقدمه گزارش خواندید؛ شرایط جامعه در روزهای پایانی شهریورماه و بعد از آن به گونهای بود که عدهای بر آن شدند تا همه فعالیتها را در کشور به تعطیلی بکشانند که فعالیت گالریها نیز از این قاعده مستثنی نبود و به ضرب و زور یا حتی تطمیع، این تعطیلی به یک بازه زمانی طولانی منجر شد، این در حالی بود که تعدادی از گالریها حیات خود را به صورت مجازی ادامه دادند یا در خفا، به معاملات اقتصادی خود میپرداختند اما در هر حال، جامعه تجسمی با تعطیلی گالریها در حال رفتن به خوابی عمیق بود. در این میان، اما افرادی هم بودند که اعتقادشان بر این بود تعطیلی بر جامعه هنر حاکم نیست و آن را برنتافتند و علیرغم تهدیدها، به برگزاری نمایشگاههای خود پرداختند که یکی از این گالریها، «اُ» بود.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که گالری اُ پیش قدم شد تا پس ۴۵ روز تعطیلی، نمایشگاهی را روز ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۱ برگزار کند و خبر این نمایشگاه را اعلام عمومی کرد. مدیریت این گالری، پیامی را صادر کرد مبنی بر اینکه «پس از گفتگو با هنرمندان گالری و باور آنها به لزوم ادامه فعالیتهای فرهنگی و هنری، تصمیم گرفتیم این جمعه نمایش جدیدی افتتاح کنیم. ما رسالت خود را کمک به گسترش امکانات بالقوه زبان تصویر میدانیم. همچنان تبلیغی در اینستاگرام منتشر نخواهیم کرد. در صورت علاقه میتوانید اخبار ما را در وبسایت گالری دنبال کنید.»
اما این اعلام عمومی در سایت و برخی رسانهها، سبب شد تا عدهای قبل از افتتاحیه نمایشگاه گالری اُ، با قرمز کردن سر در گالری و تهدید مدیریت گالری و هنرمندان حاضر در نمایشگاه، مانع برگزاری آن شوند.
البته این تعطیلی زمانی به طول نینجامید و این اتفاق، سبب شد تا واکنشی گسترده نسبت به این عمل و تعطیلی گالریها شود. گالری «اُ» پس از نمایشگاه گروهی «مژگان / بیرون» در روز ۱۳ آبان، تاکنون ۴ نمایشگاه دیگر نیز برگزار کرده است.
روایت سوم؛ تجسمی فجر، قلهها، لبخندآفرینان جهان و چند خرده روایت دیگر
در شرایطی که تعداد رویدادهای سالانه هنرهای تجسمی نسبت به دیگر هنرها کم است و هر ساله هنرمندان در انتظار برگزاری روتین رویدادهایی چون «ده روز با عکاسان» یا دوسالانههای هنری هستند، جشنواره «تجسمی فجر» به این انتظار پاسخ مثبت داد و در شرایطی سخت برگزار شد. علیرغم معرفی شورای سیاستگذاری و دبیر نهمین رویداد «ده روز با عکاسان» و اعلام قبلی مبنی بر برگزاری آن در مهر و آبان ماه ۱۴۰۱، این رویداد در سال ۱۴۰۱ برگزار نشد.
همچنین علیرغم آمادگی مرکز هنرهای تجسمی برای برگزاری نهمین دوسالانه مجسمه سازی تهران، انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران رغبتی برای برگزاری آن نداشتند. جشنواره هنرهای تجسمی فجر که با رویکرد مبتنی بر هنر خلاق، وحدتبخش، امیدآفرین و هویتمند در قالب هنر متعالی برای مردم است، گام پانزدهم خود را پشت سر میگذاشت، در شرایطی که میتوانست دستخوش این حواشی شود، برگزار شد. در این دوره، بخش «تجسم هنر» که سیمای استانی تجسمی فجر به حساب میآید نیز به ۳۱ استان کشیده شد و از این بابت استانهای کشور نیز درگیر برگزاری «فجر» شدند.
یکی از اتفاقات جالب جشنواره پانزدهم «تجسمی فجر» بخش کارتون و کاریکاتور آن است که به صورت کیوریتوری توسط سیدمسعود شجاعی طباطبایی مدیریت شد. این بخش از جشنواره شامل دو زیر بخش است؛ اول نمایشگاه آثار کارتون و کاریکاتور که با عنوان «لبخندآفرینان جهان» به نمایش درآمد و دوم انتشار کتاب سال کارتون و کاریکاتور جشنواره تجسمی فجر بود. در کتاب سال کارتون و کاریکاتور، آثار بهترین بهترینهای این حوزه گردآوری شده است. قریب به هزار و ۷۰۰ اثر از تعداد زیادی از هنرمندان بینالمللی دریافت شد که به طور متوسط ۱۰ الی ۱۵ اثر فاخر آنها محسوب میشود.
بخش «قلهها» ی فجر نیز از این جهت حائز اهمیت بود که هنرمندان آثاری تأثیرگذار و جریانسازی ارائه کردند و از این جهت مورد تشویق قرار گرفتند.
روایت چهارم؛ دیوارنگارهها؛ بزنگاهها و حواشی
تا قبل از مهر سال ۱۴۰۱ شاید تعداد دیوارنگارههای عظیم شهری در تهران، به یک میرسید اما در مهرماه دیوارنگاره میدان جهاد و در دی ماه نیز دیوارنگاره بزرگ میدان انقلاب اضافه شدند و در حال حاضر سه دیوارنگاره عظیم در سه میدان اصلی شهر تهران خودنمایی میکنند. در این سه دیوارنگاره بر اساس اعلام سازمانهای طراح و سازنده آنها، با هدف تقویت انسجام ملی، ایجاد همبستگی ملی و ارتقای هویت ملی طرحهایی را به نمایش میگذارند. دیوارنگارههای میدان ولیعصر (عج) و میدان جهاد توسط خانه طراحان انقلاب اسلامی وابسته به سازمان هنری رسانهای اوج و دیوارنگاره میدان انقلاب توسط سازمان زیباسازی و سازمان تبلیغات اسلامی مدیریت میشوند.
در سال ۱۴۰۱، روند رشد دیوارنگارهها در تهران به گونهای رقم خورد که رویدادی هنری با عنوان «سروقامتان» با هدف پاسداشت مقام شهدا و زنده نگاهداشتن یاد و نام اسطورههای ایران اسلامی ساماندهی شد تا هر کدام از مناطق پایتخت با ابردیواری به نام شهدای منطقه مزین شود. در این رویداد، ۲۲ هنرمند طراح و نقاش صاحبنام کشور حضور دارند تا متناسب با رویکرد این پروژه میدانی طرحهای خود را آماده و ارائه کنند.
در مهر ماه ۱۴۰۱ و در بحبوحه ناآرامیهای کشور، طرحی با عنوان «زنان سرزمین من» در دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) نقش بست که واکنشهایی را در بر داشت. در پی اتفاقات و حواشی به وجود آمده پس از نصب این دیوارنگاره، خانه طراحان انقلاب اسلامی با انتشار متنی از تغییر آن خبر داد. در متن منتشر شده از سوی خانه طراحان انقلاب اسلامی آمده است: «دیوارنگاره جدید میدان ولی عصر به افتخار همه مادران و زنان ایرانی که در راه میهن، از خود گذشتند تا زندگی جاودانه را برای ایران به ارمغان آورند تغییر یافت. ایران، این کهن بوم و بر، با همه اعتقادها، رنگها و فرهنگهای متفاوت فرزندانش به یمن همه شما بانوان ایرانی جاودانه خواهد ماند.»
دیوارنگاره به دلیل ماهیت آگاهی رسانی و فراتر از تبلیغاتی که دارد میتواند اثربخشی قابل توجهی داشته باشد و از این رو لازم است به آن توجه ویژهای شود. از این رو میتوان با توجه به ظرفیتی که در دیوارنگاره وجود دارد از آن به بهترین شکل ممکن برای ایجاد انسجام و همبستگی استفاده کرد.
روایت پنجم؛ «نگارگری» پیشقدم برگزاری دوسالانهها در ۱۴۰۱
در اهمیت برگزاری بینال یا دوسالانههای هنری شکی وجود ندارد، چراکه برای پویایی و به روز بودن یک هنر جز لازمههای اصلی محسوب میشود. در واقع دوسالانهها مهمترین بستر برای هنرمندان و نمایش آثار اعم هنرمندان یک رشته هنری است که خودشان را به منصه ظهور بگذارند. نمایش آثار هنرمندان در دوسالانهها گاهاً با نگاهی بین المللی و بینارشتهای صورت میگیرد تا زمینهای برای حضور جهانی آنها فراهم آید.
بزرگترین دستاورد دوسالانهها این است که عموم هنرمندان شاغل در یک رشته هنری در میدانی معین آثارشان را به نمایش میگذارند و خلاقیت را مشاهده میکنند. عموم هنرمندان جدیدترین و فاخرترین آثار خود را در این قسم رویدادهای هنری به نمایش میگذارند و این اتفاق نشان میدهد که هنرمندان از نظر موضوع و بیان به چه سمت و سویی میروند. این نکتهای حائز اهمیت و قابل مطالعه در برگزاری دوسالانهها است. ایجاد وقفه در برگزاری دوسالانهها یک آسیب بزرگ است و اگر نظم و انسجام لازم در برگزاری آنها وجود داشته باشد، تأثیرگذاریشان چند برابر میشود. برای جلوگیری از این وقفه نیاز است تا جدول زمانبندی دوسالانههای هنری تدوین شود تا حتی با تغییر مدیران نیز دستخوش تغییر نشود.
برگزاری دوسالانههای هنری چند سالی دچار دستخوش شده بود اما یکی دو سالی است که دوسالانههای هنری به کمک برخی ارگانها و مراکز در سطح ملی برگزار میشوند. در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ نیز یازدهمین دوسالانه نگارگری ایران افتتاح شد و تا فروردین ماه ۱۴۰۲ ادامه خواهد داشت. این دوسالانه با نمایش ۲۲۱ اثر از ۱۵۲ هنرمند در گرایشهای تذهیب، نگارگری، گل و مرغ و طراحی نگارگری و با هدف توسعه و اعتلای جایگاه نگارگری در ایران معاصر، ایجاد زمینهای مناسب برای رشد و شکوفایی نگارگری متناسب با حفظ و تداوم اصول بنیادین این هنر و حمایت از هنرمندان مستعد این عرصه، برگزار شده است. از میان ۲۲۱ اثر، ۷۷ اثر از ۵۵ هنرمند در گرایش تذهیب، ۲۳ اثر از ۱۲ هنرمند در گرایش طراحی نگارگری، ۶۳ اثر از ۴۳ هنرمند در گرایش گل و مرغ و ۵۸ اثر از ۴۰ هنرمند در گرایش نگارگری، روی دیوار رفته است. همچنین ۳۱ اثر نیز از هنرمندان مدعو به نمایش گذاشته شده است.