به گزارش پایگاه خبری افشاگری ، از همان روزهای نخستین پیروزی انقلاب اتفاقاتی در کردستان رخ داد که تا سالها هزینههای هنگفتی را به نظام نوپا وارد کرد. مهاباد، پاوه، مریوان و سنندج شهرهایی از استان کردستان بود که توسط کومله و دمکرات ناآرام شده بودند و این گروهها با خشونتهای خود این استان را به میدان نبرد تبدیل کرده بودند؛ حتی این خشونتها به جنوب آذربایجان غربی و شهر نقده و سلماس و سردشت نیز رسید.
بحران اوج گرفته بود و هر روزی در این دو استان به نام خلق کُرد ، غائلهای برپا میشد؛ یک روز پس از انقلاب شکوهمند اسلامی این غائله در استان کردستان آغاز شد و مردم و پاسداران زیادی در این غائله به شهادت رسیدند؛ از اسیدپاشی بر روی بانوان گرفته تا سر بریدن مردان و زنان بیگناه این سرزمین فقط بخشی از وحشیگریهای گروههای تروریستی کومله و حزب دمکرات بود. به طور مثال در حمله حزب دمکرات به نقده، پاسدران زیادی را اعدام کردند و هنوزم که هنوز است مردم این شهر خاطرات بد و نفرت انگیزی را از این گروههای تروریستی دارند.
به عبارتی دیگر، این گروههای تروریستی دل خوشی از نهاد مقدس سپاه نداشتند و به شدت در پی آن بودند که به پاسداران ضربه بزنند و آنها را به شهادت برسانند. پاتکها و ضد کمینهای زیادی در این دو استان (آذربایجان غربی و کردستان) به پایگاههای سپاه میزدند و اجازه نمیدادند که غائله کردستان خاموش شود. به طور مثال در 23 تیرماه سال 58 تروریستها مریوان را به خاک و خون کشیدند و پاسداران این شهر را به اسارت گرفتند و به بیرحمانهترین شکل ممکن سَر این پاسداران را بریدند. در آن دوران بسیاری از مردم مریوان، شهر را تخلیه کردند و به کوهستانها پناه بردند.
مهرماه سال 58 ، این تروریستها 58 پاسدار را در مسیر سردشت به بانه به شهادت رساندند. در ادامه اشنویه و سلماس توسط این گروهها ناآرام شد و آتشسوزیهای زیادی از جمله آتشسوزی مخزن سوخت اطراف شهر سلماس توسط این گروهها رخ داد. مقصد بعدی این گروههای تروریستی شهر پاوه بود؛ کینه اینها از مردم پاوه به این خاطر بود که با تشکیل سپاه ، بسیاری از شهروندان پاوهای به عضویت سپاه درآمده بودند.
تروریستها با تمام توان پاوه را محاصره کردند و به شکل وحشیانهای این شهر را به خاک و خون کشیدند. شرایط به گونهای شده بود که زنان و کودکان جرأت بیرون آمدن را نداشتند. مردان این شهر بدون سلاح به همراه پاسداران شجاعانه مقابل گروههای تروریستی ایستادگی کردند و طبق گفته شاهدان بسیاری از اهالی این شهر و پاسداران توسط این گروههای تروریستی سَر بریده شدند و نکته جالب موضوع اینجاست که آنها حتی به پزشک و بهیاران پاوه رحم نکردند.
البته سرانجام به فرمان حضرت امام (ره) و حضور پرشور نیروهای نظامی، سران حزب دمکرات و کومله شکست خوردند و به عراق فرار کردند و همکاری آنها با رژیم بعث عراق در جنگ هشت سال دفاع مقدس و همینطور عقد اخوت با سازمان منافقین بر کسی پوشیده نیست. حتی صدام تسلیحات نظامی زیادی در اختیار آنان برای ناآرام کردن مرزهای غربی قرار داد؛ سرکردههای گروه تروریستی کومله همچون عمر ایلخانیزاده و همینطور از سرکردههای گروه تروریستی حزب دمکرات همچون مصطفی هجری به صراحت این موضوع را اعتراف کردند. آنها اذعان کردند که صدام به آنها پول، امکانات و تسلیحات نظامی و جنگی داد.
غنی بلوریان از مؤسسان حزب دمکرات بعدها از این حزب جدا شد؛ وی بعدها در کتاب خاطراتش به نام "ئاله کوک" به دلیل جدایی از این حزب اشاره میکند؛ بلوریان اذعان میکند که رابط کثیف قاسملو با صدام سبب شد که وی از این حزب جدا شود چرا که حزب بعث برای ارسال کمک به دمکرات هفت درخواست نابهجا از ما داشت؛ نخست این بود افسران عراقی برای تحویل دادن پول و لوازم جنگی پیش شما باشند؛ مورد دوم این بود که دو تن از اعضای حزب جهت مشاوره پیش اتاق فکر صدام باشند؛ همینطور حزب دمکرات باید اطلاعاتش را درباره ارتش ایران در خصوص نوع اسلحه، تعداد اسلحه و سربازان در اختیار حزب بعث قرار دهد. مورد بعدی این بود که اطلاعات لازم در خصوص مشخصات هواپیما و بالگردهای ارتش ایران را به آنها اعلام کنند. همینطور این حزب باید شعار سرنگونی رژیم آخوندی را اعلام کند. حزب دمکرات باید جلوی پیشروی کردهای شمال عراق را بگیرد. مورد آخر و هفتم هم این بود که دمکرات باید چگونگی رابطه ایران با سایر کشورها را برای ما روشن کند.
بلوریان درادامه در کتابش اینگونه روایت میکند: قاسملو وقتی این موارد را نزد دیگر اعضا میخواند سرش را پایین انداخته بود تا اینکه من اعلام کردم پذیرفتن هرکدام از آنها به معنی وطن فروشی و خود فروشی به رژیم بعث عراق است. متأسفانه رفقا هر هفت ماده را قبول کردند و من جلسه را ترک کردم و تصمیم گرفتم از حزب بیرون بیایم.
کریم خالدار فرمانده اسبق گروهک تروریستی دمکرات اینگونه میگوید: عراق نیروهایی را در دمکرات استخدام کرده بود که در کردستان ایران به مردم بی دفاع آسیب برسانند. بسیاری از چوپانها در کوهها و مردم بیدفاع در شهرها شهید شدند. عراق به عملیاتهای قبلی دمکرات در ایران اعتقادی نداشت و معتقد بود اگر هرکسی را کُشتید باید سرش را برای ما بیاورید. اعضای دمکرات هم سر ایرانیها را به استخبارات عراق تحویل میدادند و پول دریافت میکردند. حتی وی به صراحت اعلام کرد که از گفتن دیگر جنایات معذور هستم.
خالدعلی پناه چته قدیمی گروهک تروریستی کومله در اعترافاتش اینگونه وقیحانه میگوید: از مردم کردستان همانند الاغ اخاذی میکردیم چون در شرایطی بودیم که باید از مردم اخاذی میکردیم خصوصاً در سالهای 64 و 65 از مردم اکثر روستاهای کردستان اخاذی کردیم.
در واقع میشود گفت حزب کومله و دمکرات توسط نیروهای پاسدار قبل از شروع جنگ شکست خوردند ولی فرار آنها به عراق و حمایت از صدام از آنها سبب شد که آنها دوباره به ایران برگردند و در روستاهای مرزی و کوهستانهای کشورمان مستقر شوند و به عملیات شوم خودشان ادامه دهند که طبق گفته بسیاری از رزمندگان پاسدار، رفتار آنها همانند داعش امروز است؛ پاسداران و بسیجیان سلحشور کشورمان به همراه مردم محلی کردستان توانستند یکی پس از دیگری عملیات آنها را در غرب کشور خنثی کنند تا اینکه این روزها امنیت و آرامش در تمام مرزهای شرقی و غربی و شمال و جنوب سرزمین پهناور ایران برقرار است.
با تمام توصیفات بالا، سپاه استان زنجان نقش پررنگی را در مبارزه با گروههای تروریستی کومله و حزب دمکرات داشت به طوری که تعدادی از پاسداران زنجانی در شهرهای سردشت و تعدادی دیگر هم در غرب کشور ، جانانه مقابل این گروههای تروریستی جنگیدند و تعداد بسیار زیادی هم در این راه ، شهید شدند و به همرزمان شهیدشان پیوستند. شهید حیدرعلی الماسی، شهید مهدی پزشکی، شهید طهماسب نوروزی، شهید جواد رسولی شهدای شاخص استان زنجان هستند که توسط این گروههای تروریستی و منافقان کوردل به شهادت رسیدند. رحمان بهرامی هم در آن دوران شجاعانه مقابل گروههای تروریستی جنگید و چندین سال بعد یعنی در سال 94 هنگامی که به عنوان مدافع حرم به سوریه اعزام شده بود در دفاع از حرم حضرت زینب (س) شربت شهادت را نوشید و به همرزمان شهیدش پیوست. همینطور شهادت 13 نفر از رزمندگان زنجانی در کردستان که به منطقه اعزام میشدند نمونه دیگری از وحشیگری این گروههای تروریستی در کردستان بود. همینطور شهیده فهمیه سیاری نیز جزو شهیدان زنجان است که توسط این تروریستها سرش از تن جدا شد.
در این راستا خبرنگار تسنیم مصاحبه کوتاهی را با سرهنگ رضا حسینی جانشین سابق سپاه استان زنجان (از فرماندهان سپاه زنجان در دفاع مقدس) که مدتی هم شجاعانه مقابل این گروههای تروریستی به نبرد پرداخته ، انجام داده است که تقدیم به مخاطبان محترم خبرگزاری تسنیم میشود.
حسینی در پاسخ به سوال تسنیم در خصوص شرایط آن زمان کردستان گفت: بنده از اوایل غائله کردستان در منطقه حضور نداشتم. از اردیبهشت سال 62 بنده به کردستان و سنندج اعزام شدم. شرایط در آن زمان بسیار سخت و پیچیده بود. از یک سو مرزهای جنوبی درگیر جنگ با رژیم بعث عراق و از سوی دیگر ناآرامیهایی که کومله و دمکرات در کردستان ایجاد کرده بودند.
وی گفت: آنها به شدت از پاسدار و انقلابیون کینه داشتند و هر جا که فرصتی به دست میآوردند این قشر را به گروگان میگرفتند و در اکثر مواقع سرشان را میبریدند. حتی در آن زمان طبق اخبار موثقی شنیدیم که آنها در مراسم عروسیشان به جای ذبح قربانی ، سر چند پاسدار رشید اسلام را ذبح کردند.
جانشین سابق سپاه استان زنجان با بیان اینکه ملت ایران هیچگاه رفتارهای وحشیانه آنان را فراموش نخواهند کرد، گفت: جالب است که آنها برای حمایت از مهسا امینی و دختران کشورمان دل میسوزانند. موارد بسیار زیادی وجود دارد که آنها در آن زمان سر دختران کُرد را میبریدند که فهیمه سیاری یک نمونه از آنهاست؛ چه شده که امروزه برای مرحومه مهسا امینی دل میسوزانند.
وی با اشاره به اینکه رشادتها و اتفاقاتی که در کردستان در آن دوران اتفاق افتاده به خوبی به جوانان و نوجوانان امروز گفته نشده است، گفت: همین موضوع سبب شده است که آنها در رسانههایشان وقتی به راحتی دروغ میگویند و دل میسوزانند برخی از جوانان و نوجوانان کشور حرفهای آنان را باور میکنند و این موضوع تقصیر ماست چون که ما نتوانستیم وقایع آن دوران و جنایتهایی که کومله و دمکرات در آن دوران انجام دادند را به نسل امروز بازگو کنیم. وقتی بتوانیم با اسناد و مدارک به این نسل ، وقایع و حوادث آن دوران را بگوییم قطعاً عشق جوانان به جمهوری اسلامی چند برابر میشود.
سرهنگ حسینی افزود: در یک مقطعی این گروههای تروریستی جادههای استان کردستان را ناامن میکردند و هر وقت که فرصت پیدا میکردند به پایگاههای سپاه حمله میکردند و در کمترین زمان پاسداران را سَر میبریدند.
وی با بیان اینکه جنایتهای این گروهها قابل روایت نیست، گفت: نسل امروز فیلمها و جنایات داعش را به خوبی در فضای مجازی دیده است و به نظر بنده سرکردههای داعش از رفتارهای کومله و دموکرات الگوبرداری کردهاند.
جانشین سابق سپاه استان زنجان تشریح کرد: قصد و هدف این گروهها 100 درصد براندازی نظام بود. به جرأت میتوانم بگویم در یک مقطع زمانی اختیار برخی از شهرهای کردستان از ساعت 17 تا فردا صبح در دست این گروههای تروریستی بود و کسی جرأت نداشت شب از منزلش خارج شود. شاید اگر آن زمان دوربین و گوشی همراه و فضای مجازی وجود داشت قطعاً همه اذعان میکردند که جنایتهای کومله و دمکرات سنگینتر از داعش است.
وی به بیان چند خاطره از درگیری با این گروه تروریستی پرداخت و گفت: رزمندگان غرب بسیار مظلومتر واقع شدند چرا که به شرایط سخت غرب کمتر در رسانهها پرداخته شده است. به لحاظ بافت و جغرافیای کردستان، اکثر این منطقه کوهستانی و دارای تپههای فراوان است و به راحتی میشود در این کوهها کمین گرفت و دقیقاً این گروههای تروریستی در این کوهستانها به سپاه ضد کمین میزدند. در موارد متعددی با این گروهکها درگیر شدیم و واقعاً لطف خدا و روحیه عاشورایی رزمندگان اسلام بود که توانستیم آرامش را به مرزها حاکم کنیم.
وی با بیان اینکه در وقایع مختلف کشور ، دشمنان کشورمان به ظاهر دل رحم میشوند و مدافع حقوق مردم میشوند، گفت: ملت ایران هیچ گاه جنایت دشمنان و گروههای تروریستی را فراموش نمیکنند. آنها به هر بهانهای در سال 98 به بهانه بنزین، در سال 1401 به بهانه موضوع اجتماعی در صدد هستند که آشوب و اغتشاش را در کشور حاکم کنند تا به اهداف شوم خود از جمله تجزیه ایران برسند که باید بگویم که دشمنان این آرزو را به گور خواهند برد.
گزارش و گفتوگو از فرید حائری