به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری افشاگری، مرضیه قنبری/جهاد در راه خدا دارای اهداف متعالی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
مقدمه
ترویج فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه اسلامی افزون بر حفظ دین و احیای ارزشهای اسلامی، موجب تزکیه نفس در جهت رسیدن به تقرب الهی است. شهادت در راه خدا همواره موردتوجه آیات و روایات بوده و خدای تعالی برای جهاد فی سبیل الله جایگاهی در ردیف ایمان به خدا قرار داده است: «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون؛[۱] به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این براى شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید.» و عبارت: «فی سبیل الله» قیدی است که بارها در مورد شهادت به کار رفته[۲] و بیانگر این است که جهاد باید در راه خدا و براى توحید و دفاع از حق، راندن دشمنان توحید و یا گشایش محیط توحید باشد. فرهنگ شهادت نقش اساسی در شکلگیری انقلاب اسلامی دارد، که به تبع آن، سعادت و پیشرفت جامعه اسلامی را تضمین خواهد نمود. در این نوشتار سعی بر آن است با بهره گیری از آیات و روایات، و نیز باتوجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، اهمیت، ارزش و اهداف جهاد و شهادت بررسی شود.
۱. اهمیت جهاد و شهادت
جهاد فی سبیل الله و شهادتطلبی ازجمله مفاهیم ارزشمند در تعالیم اسلامی است که موردتأکید آیات و روایات متعددی است. این فرهنگ از زمان پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) موردتوجه بوده و آیات دال بر جهاد در راه خدا از موارد آن است. و در زمان معصومین: استمرار و رواج یافت و فضایل بسیاری درمورد شهادت و ایثارگری بیان شده است. در آیه: « إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّه...؛[۳]خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریدارى کرده، که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار مىکنند، مىکشند و کشته مىشوند...»، خداوند خود را خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفى کرده، و مىگوید: خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریدارى مىکند، و در برابر این متاع، بهشت را به آنان مىدهد. با توجه به تعبیر (فِی سَبِیلِ اللَّهِ) به خوبى روشن مىشود که خداوند خریدار جانها و تلاشها و کوششها و مجاهدتهایی است که در راه او صورت میگیرد یعنى در راه پیاده کردن حق و عدالت و آزادى و نجات انسانها از چنگال کفر و ظلم و فساد.[۴]
خداوند متعال درمورد حیات بعد از مرگ شهدا میفرماید: «(اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.»[۵] این آیه بیانگر این است که عاقبت جهاد، زندگی است نه مرگ.[۶]این بیان باعث تسلیت مؤمنین در مورد شهدایشان و نیز موجب شوق به جهاد و آرزوى شهادت میشود. حقیقت این معنا را اصحاب اباعبداللَّه(علیه السلام) در روز عاشورا در کربلا درک نمودند و بر یکدیگر سبقت گرفتند تاجاییکه هرچه امر سختتر میشد، برافروختهتر میشدند.[۷] سیره امامان معصوم۷ نمود عینی فرهنگ ایثار و شهادت است که تجلی کامل آن در واقعه عظیم عاشورا مشاهده میشود. أباعبداللّه الحسین(علیه السلام) از پیشروان علوم و معارف قرآنى و از پایهگزاران علمى و عملى معارف عالیه آن هستند. امام(علیه السلام) با مبارزه، مجاهده و ایثار جان و مال و زندگى خود در راه خدا در سال ۶۱ هجرى، آیات جهاد و قتال و آیات ایثار مال و نفس را، عملا تفسیر و تبیین نمودهاند.[۸]
۲. ارزش شهید و شهادت
شهادت در راه خدا شایسته بندگان ویژه الهی است که در ابتلای به آزمونهای الهی سربلند و پیروز درآیند. ترویج فرهنگ شهادت موجب تربیت و پیدایش بندگان صالح و شایستهای میشود که تمام توجهشان به خداوند متعال است و جز رضای الهی گام برنمیدارند. خداوند متعال در مورد ارزش شهید و شهادت فرمودند: «وَ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُم وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُم؛[۹]و کسانى که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بین نمىبرد! بزودى آنان را هدایت نموده و کارشان را اصلاح مىکند؛ و آنها را در بهشت (جاویدانش) که اوصاف آن را براى آنان بازگو کرده وارد مىکند» این آیات بحث از شهیدانى است که در پیکارها جان خود را ازدست مىدهند و آبرو و عزت مسلمین، مرهون ایثار و فداکاری آنان است. خداوند نیز اعمالشان را هرگز نابود نمىکند بلکه زحمات، رنجها و ایثارهایشان در پیشگاه خدا محفوظ است. سه موهبت دیگر نیز در ادامه بیان نموده است؛ خداوند آنها را به مقامات عالیه، فوز بزرگ و رضوان اللَّه هدایت میکند. دیگر اینکه وضع حال آنها را اصلاح مىنماید؛ آرامش روح، اطمینان خاطر و نشاط معنویت و روحانیت به آنها مىبخشد و در جوار رحمتش آنها را به ضیافت خویش دعوت مىکند. آخرین موهبت اینکه آنها را در بهشت جاویدانش وارد مىکند.[۱۰]
درحقیقت این آیات بیانگر حال شهدا بعد از شهادتشان است که مشمول رحمت الهی واقع میشوند، به سعادت ابدی و کرامت آخرت میرسند و خداوند متعال گناهانشان را عفو نموده، مورد مغفرت الهی واقع میشوند.[۱۱] خداوند متعال در جای دیگر شهدا را به رحمت و رضای الهی و نیز باغهای بهشتی مژده میدهد: «يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مقیم؛[۱۲]پروردگارشان آنها را به رحمتى از ناحیه خود، و رضایت (خویش)، و باغهایى از بهشت بشارت مىدهد که در آن، نعمتهاى جاودانه دارند ». «يُبَشِّرُهُمْ» بشارت مقابل انذار است بشارت از براى مؤمنین صالح متقی است و انذار از براى کافر و فاسق و مخالف است. «رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ» تنکیر رحمت دلالت بر عظمت و بزرگى او دار.[۱۳] درواقع خداوند متعال بهواسطه رحمت و مهر خود به رضوان در آخرت آنان را مژده میدهد؛ بهشتهایى که در آنها نعمتهایى دائمى و تمامنشدنى است و همیشه در آن جاویدانند.[۱۴]
۳. اهداف جهاد و شهادت
جهاد در راه خدا دارای اهداف متعالی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
۱/۳. عدالت طلبی
هدف از جهاد در راه خدا ریشهکن نمودن فساد در زمین است . خداوند در آیه: «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِين؛[۱۵] و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسئولیتها، و امید به رحمتش. و نيکى کنيد) زيرا رحمت خدا به نيکوکاران نزديک است»؛ هرگونه فساد و تباهی در زمین را بعد از انجام اصلاحات در آن، رد نموده است. درحقیقت خداوند در این آیه دستور به اصلاح امور مردم، و ريشهکن ساختن ظلم از ميان آنان میدهد.[۱۶] مقام معظم رهبری در اینباره چنین فرمودند:
عدالت و مبارزه با فساد لازم و ملزوم یکدیگرند؛ فساد اقتصادی، اخلاقی و سیاسی، تودهی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنهی حکومتها عارض شود، زلزلهی ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیّت آنها است؛ ... وسوسهی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقهی زهد انقلابی و سادهزیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه حضور دائم داشته باشد و بهمعنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاههای حکومت.[۱۷]
خداوند میفرماید: آیه: « «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِينَ؛[۱۸] اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمىکرد، زمين را فساد فرامىگرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد» خداوند متعال از نظر فضل خود حس جلب نفع و دفع ضرر را در نهاد بشر به وديعت نهاده تا بدينوسيله انسان با هرچه مخالف مصالح فردى و يا اجتماعى او باشد، در مقام جنگ بر آمده و به ستيز قيام نماید.[۱۹] در حقیقت آیه بیانگر این است که در جهان پيوسته اعمال زور لازم است، بايد متجاوز را دفع کرد؛ در عمر دنيا روزى نخواهد بود که اخلاق و تربيت انسانها را از بکار بردن زور بىنياز کند.[۲۰]خداوند متعال از اهداف مجاهدت را دفع شر و فتنه و برپایی عدالت معرفی نموده است: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّه؛[۲۱] و با آنها پيکار کنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند؛ و دين، مخصوص خدا گردد.» این آیه بیانگر این است که هر زمانی فتنهای در جایی مانع پیشرفت دعوت و رسالت حق شد، باید با مجاهدت اینگونه فتنهها را از میان برد.
آیات دعوت به جهاد در برابر دشمنان برای براندازی فتنههای آنان نموده است تا فتنههایی که هر روز به راه میاندازند، خاتمه یابد.[۲۲]مقام معظم رهبری در اهمیت عدالت در جامعه اسلامی چنین فرمودند: عدالت در صدر هدفهای اوّلیّهی همهی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است.[۲۳] بنابراین از اهداف جهاد در راه خدا و شهادت، برپایی عدالت و ریشهکن نمودن فساد در زمین است که باید با ترویج این فرهنگ، در برقراری بیشتر عدالت در جامعه تلاش نمود.
۲/۳. تقویت روحیه استقلال و آزادی
تأکید دین اسلام بر آزادی و حریت انسان از بندگی غیر خداست. دستیابی به آزادی منوط به حفظ حقوق انسانی افراد در جامعه است و برای استقلال و آزادی باید مجاهدت نمود. امام علی(علیه السلام) فرمودند: «جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است، که خدا آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است، کسى که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خوارى بر او مىپوشاند، و دچار بلا و مصيبت مىشود و کوچک و ذليل مىگردد، دل او در پرده گمراهى مانده و حق از او روى مىگرداند؛ به جهت ترک جهاد، به خوارى محکوم و از عدالت محروم است.»[۲۴] مقام معظم رهبری چنین فرمودند:
استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است و آزادی اجتماعی بهمعنای حقّ تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همهی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جملهی ارزشهای اسلامیاند و این هر دو عطیّهی الهی به انسانهایند و هیچکدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند، منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیدهاند، ملّت ایران با جهاد چهلسالهی خود از جملهی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خونآوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبههای رفیع انسانیّت. این ثمر شجرهی طیّبهی انقلاب را با تأویل و توجیههای سادهلوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. [۲۵]
خداوند متعال در قرآن کریم یکی از اهداف شهادت و جهاد را روحیه آزادیخواهی و نیز آزادی مستضعفان دانسته است و ذیل آیه: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِين؛[۲۶]چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيکار نمىکنيد»، تحریک و تشویق به جهاد و قتال برای آزادی هر انسان مستضعف و ناتوانی نموده است که به دست کفار به استضعاف کشیده شدهاند.[۲۷] تقویت روحیه استقلال و آزادیخواهی از عوامل مؤثر در پایداری و مقاومت در برابر سلطه بیگانگان است که موجب جهاد در راه رسیدن به آرمانهای والای اسلام خواهد شد.
۳/۳. تقویت عزت ملی
اهمیت حفظ ارزشهای دینی به حدی است که امام علی(علیه السلام) عدم حساسیت نسبت به قوانین الهی و ارزشهای انسانی را مذمت نمودند و فرمودند: «میبینید پیمانها و قوانین الهی شکسته شده است اما به خشم نمیآیید درحالیکه اگر تعهدات پدارنتان نقض گردد، ناراحت می شوید.»[۲۸] مقام معظم رهبری در اهمیت عزت ملی چنین فرمودند:
عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصل عزت هستند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقّق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقۀ غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند.[۲۹]
۴/۳. تقویت معنویت
در فرهنگ اسلامی، انگیزه الهی برای کسب رضای خدا شاخصه اصلی در رسیدن به کمال و تقویت معنویت است و آنچه موجب سلب معنویت از انسان میشود، دلبستگی به زخارف دنیوی و تعلقات قلبی به امور مادی است؛ همچنانکه در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) در توصیف وارستگان چنین آمده است: «اولیای الهی) زهد از دنیا اختیار کردند تا دلشان برای آخرت فارغ شود».[۳۰] در بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، معنویت به معنی برجستهکردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلتهایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. ایشان معنویّت و اخلاق را جهتدهندهی همهی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه دانستهاند و قائلند معنویت و اخلاق هرچه بیشتر در جامعه رشد کند، برکات بیشتری به بار میآورد که نیازمند جهاد و تلاش و نیز فرهنگسازی صحیح در جامعه است. در درجه اول باید خود انسانها رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و در درجه دوم زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم نمایند. تقویت معنویت در جامعه نیازمند همکاری نهادهای اجتماعی است. مقام معظم رهبری فرمودند:
باید عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بهگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیدهی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هر چیز رواج داد. رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بهویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیهی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفهی دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیدهی آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند.[۳۱]
روحیه شجاعت برگرفته از ارتباط با خداوند متعال است که موجب نگرش توحیدی میشود و باعث فداکاری و شهادت در راه رضای الهی خواهد شد.
۵/۳. تقویت اراده ملی
اراده یک ملت نقش مؤثری در تحول جامعه دارد و پایداری و مقاومت برای رسیدن به هدف، موجب ازبین رفتن موانع و مشکلات خواهد شد. امام علی (علیه السلام) در وصف خود در پایداری و اراده قاطعشان چنین فرمودند: «سوگند به خدا اگرتمام عرب به جنگ با من بپاخیزد، هرگز در صحنه نبرد به آنها پشت نخواهم کرد.»[۳۲] امام(علیه السلام) با همین روحیه مقاومت و اراده بالا در خطاب به یاران که از اراده ضعیفی برخوردار بودند، چنین فرمودند:
وقتی در تابستان فرمان حرکت بهسوی دشمن میدهم، میگویید هوا گرم است؛ مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ میدهم، میگویید هوا خیلی سرد است. وقتی شما از گرما و سرما فرار میکنید. بهخدا سوگند از شمشیر بیشتر گریزانید.[۳۳]
مقام معظم رهبری در تقویت اراده ملی فرمودند:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصهی مدیریّت کرد؛ روحیه و باور "ما میتوانیم" را به همگان منتقل کرد.» ترویج فرهنگ ایثار و شهادت باید بهصورت یک مسیر تربیت دینی ترسیم شود تا فرد برای دسترسی به مقامات عالیه دین، از سختیها بگذرد و به مطلوب خود برسد و این نیازمند تقویت روحیه خودباوری در انسان است.[۳۴]
۶/۳. ایجاد الگوهای اسلامی
خداوند متعال در مورد جایگاه شهدا چنین فرموده است: « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون؛[۳۵](اى پيامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.» از ابنعباس روایت شده که اين آيه درمورد کشتگان جنگ بدر است که در آن چهارده نفر از مسلمانان کشته شدند و هريک که کشته ميشد، مىگفتند: «فلانی مرد».[۳۶] خداوند با نزول اين آيه فرمود: آنان که به خلوص نيت در راه خدا به جهاد کشته شدند، درحقیقت زندگانی در قرب پروردگار خود، و مقرب بارگاه او هستند که به نعمتهاى سبحانى، روزى داده شوند.[۳۷]
شناخت الگوهای گذشته جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ همچنانکه مقام معظم رهبری نیز در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به این مهم اشاره نمودهاند و فرمودند: «برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها بهجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهدگرفت.»[۳۸]
مطالعه و بررسی تاريخ پرافتخار اسلام و اصحاب پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) که در برابر ایشان به شهادت رسیدند، بیانگر عظمت رهبرى قرآن، و اثر حيرتانگيز آن در رهبرى و هدايت جامعه عرب است. قرآن کریم جامعه عصر جاهلی را از زندگى منحط جاهلى به اعلاترين مرحله علم، کمال و انسانيت رساند و به آنان درس ایثار و از خودگذشتگى داد؛ بهطورىکه در راه دين و اهداف عاليه انسانى کوچکترين اعتنايى به از دستدادن مال و جان نکردند، در مرگ فرزندان و همسران کوچکترين اندوه و تأسفى بر خود راه ندادند.[۳۹] بنابراین شناخت گذشته و آیات دال بر عظمت شهادت و ایثار، موجب تصحیح نگرش انسان به این امر مقدس شده و باعث تشویق و تحریک برای احیای ارزشهای انسانی خواهد شد.
فهرست منابع
قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی
نهج البلاغه، محمد دشتی
حسینی شاهعبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، چاپ اول، تهران: میقات، ۱۳۶۳ش.
حسینی همدانی، محمد، انوار درخشان در تفسیر قرآن، چاپ اول، تهران: لطفی، ۱۴۰۴ق.
خسروانی، علیرضا، تفسیر خسروی، چاپ اول، تهران: کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
خوئی، سیدابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل کلی، چاپ اول، تهران: وزارت ارشاد، ۱۳۸۲ش.
سیوطی، جلالالدین، الإتقان فی علوم القرآن، چاپ دوم، بیروت: دارالکتال العربی، ۱۴۲۱ق.
طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۳۹۰ق.
طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران: ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
طیب، عبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، تهران: اسلام، ۱۳۶۹ش.
عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، طبقات مفسران شیعه، چاپ چهارم، قم: نوید اسلام، ۱۳۸۷ش.
قرشی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، چاپ دوم، تهران: بنیاد یعثت، ۱۳۷۵ش.
کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، علیاکبر غفاری؛ محمد آخوندی، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق.
مکارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
مهدویراد، محمد علی، آفاق تفسیر مقالات و مقولاتی در تفسیر پژوهی، چاپ اول، تهران، هستی نما، ۱۳۸۲ش.
https://farsi.khamenei.ir
[۱]. صفت: ۱۱.
[۲]. بقره:۱۹۰؛ نساء:۹۵و۷۶؛ انفال:۷۲؛ توبه:۲۰و۴۱.
[۳]. توبه: ۱۱۱.
[۴]. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ، ج۸، ص۱۴۸.
[۵].آل عمران:۱۶۹.
[۶]. جلال الدین سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ، ج۲، ص۱۴۷.
[۷]. عبدالحسین طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ، ج۳، صص۴۰۵-۴۰۶.
[۸]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه ص۱۴۷.
[۹]. محمد: ۴-۶.
[۱۰]. مکارم شیرازی، همان، ج۲۱، صص۴۰۳-۴۰۴.
[۱۱]. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن الکریم، ج۱۸، ص۲۲۶.
[۱۲]. توبه: ۲۱.
[۱۳]. عبد الحسین طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن ، ج۶، ص۱۹۶.
[۱۴]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ، ج۵، ص۲۴.
[۱۵]. اعراف: ۵۶.
[۱۶]. محمد حسین طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ، ج۸، ص۱۶۰.
[۱۷]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۱۸]. بقره: ۲۵۱.
[۱۹]. محمد حسینی همدانی،انوار درخشان در تفسیر قرآن، ج۲، ص۲۷۳.
[۲۰]. علی اکبر قرشی، تفسیر احسن الحدیث ، ج۱، ص۴۶۶.
[۲۱]. بقره: ۱۹۳.
[۲۲]. محمد حسین طباطبایی، همان، ج۹، ص۷۵.
[۲۳]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۲۴]. نهج البلاغه، خطبه۲۷.
[۲۵]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۲۶]. نساء: ۷۵.
[۲۷]. محمد حسین طباطبایی، همان، ج۴، ص۴۱۹.
[۲۸]. نهج البلاغه، ۱۳۷۹، ص۱۹۹.
[۲۹]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۳۰]. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، الکافی، ، ج۲، ص۱۶.
[۳۱]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۳۲]. نهج البلاغه، نامه۴۵.
[۳۳]. نهج البلاغه، خطبه ۲۷، ص ۷۵.
[۳۴]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۳۵]. آل عمران: ۱۶۹.
[۳۶]. علیرضا خسروانی، تفسیر خسروی، ، ج۱، ص۲۰۲.
[۳۷]. حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ، ج۲، صص۲۹۸-۲۹۹.
[۳۸]. https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=44368
[۳۹]. سید ابوالقاسم خوئی، بیان در علوم و مسائل کلی ، ص۷۰.