به گزارش پایگاه خبری افشاگری ، مسعود ملکوتی نیا مدرس دانشگاه در یادداشتی اختصاصی به تحلیل یک کارتون_ مطلب درج شده در روزنامه همشهری پرداخته و آن در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است. در ادامه این را میخوانید:
در دنیای داده پرشمار کنونی که ماهیت هر عصر را رسانههای آن میسازند، اهمیت هنر و رسانه چنان فزونی یافته است که حتی برای اعلانهای متنوع قضائی، اطلاع رسانی، تبلیغی و … از جملگی جراید کثیرالانتشار بهره برده میشود.
در این ابزار متنفذ و البته با مخاطب متکثر، همخوانی شکلی و محتوایی و نیز نوع انتخاب رسانه مبتنی و متناسب با پیام الزاماً نیاز به هماهنگی دارد. اینکه پیامی اخلاقی در گونهی سینمای وحشت بیان شود و یا موضوع جنایی با گونه کمدی، انتخابی ست که بی شک به سبب تضاد درونمایگی و برونمایگی با پیام اصلی، مخاطب را دچار گسستگیِ ارتباط و البته شیوه تبلیغی یا ترویجی را به تقبیحی و ضدِ تبلیغ تبدیل خواهد کرد.
اَشکال و انواع هنر به سبب محتوای مد نظر، شکل و رسانهی خود را انتخاب تا مخاطب در اولین نگاه به سراغ موضوع مد نظر جذب شود. کارتون یا کاریکاتور در مدلهای مختلف آن، گونهای است که اهتمام دارد نقد بر مسائل اجتماعی مرتبط با انسانها را با غلو و " اگزجره " کردن انتقال دهد.
مخاطب چه با داشتن سواد هنری و چه غیر آن، با دیدن کاریکاتور انتظار نقد فرآیند و یا تصمیم و یا اقدامی اجتماعی را دارد. انتخاب و جانمایی کاریکاتور در صفحه نخست روزنامه و یا برنامه تلویزیونی و یا فیلمهای سینمایی و … فارغ از متنهای انضمامی در همان نگاه نخست اراده نقد موضوع تصویر شده را انتقال خواهد داد.
این پر شماری انتقال در روزنامههای پر مخاطب که علاوه بر کارکرد خبری ، مفاهیم فرهنگی و البته انضمام پیامهای بازرگانی را یکجا عرضه کرده و اصطلاحاً Multi-functional ( چند کاربردی ) بوده موجب افزون شدن کمّی مخاطبشان میشود.
عادت تیترخوانی مخاطب روزنامهها و اهمیت ترکیب بندی صفحه نخست و نوع هنر انتخابی برای ارائه پیام در همان گام نخست اثرگذاری خود را انجام داده و اساساً مخاطب حتی اگر در مقاله مرتبط محتوایی غیر از شکل ارائه شده را بخواند، با پیش قضاوتِ اولیه سراغ موضوع رفته و کاشت ایده مدنظر در ناخودآگاه او جان گرفته ست.
انتخاب کارتون یا کاریکاتور به عنوان شیوه تأییدی و تبیینی برای مفاهیم ایدئولوژیک مذهبی و سیاسی اساساً از گام نخست تضاد محتوا و شکل را موجب میشود؛ چه اینکه این شیوه هنر صرفاً و غالباً برای نقد و تقبیح موضوع به کار گرفته میشود. سوال اینجاست، موضوع حافظان امنیت به عنوان ارزشی دینی و البته دارای مفادی قانونی، با این شیوه Paradoxical ( متناقض ) که ظاهری مهمل و البته درونمایهای درست را بیان میکند، میتواند درست باشد؟
مفهوم امنیت و عاملان آن به عنوان ارزش انسانی و سپس هنجار اجتماعی، به سختی در زمره انتخابهای محتوایی برای کارتون کاریکاتور وفق تعاریف این هنر قرار میگیرد. نکته اینکه در فرآیندهای رسانه و تولیدات هنری، اساساً مفهوم رسانه، همان پیام است چنان و همچنان برای مخاطب جهان کنونی دارای کار ویژه شده که بیش و پیاش از مراجعه به محتوا، ریختار و شکل را دیده، و متأثر از آن میشود. مخاطبی که اولین ابزار مهارتی اش حس بینایی و قوای دیداری اش است، لاجرم دادههای آموختنی و باورپذیری اش از دیدن نخستین بیش از مطالعه پسین خواهد بود.