به گزارش پایگاه خبری افشاگری، حمید زرگرنژاد نویسنده و کارگردان سینمای ایران در گفتوگو با تسنیم، ضمن تحلیل وضعیت فعلی سینمای دفاع مقدس گفت: در گذشته برخی افراد با سعی و خطا در عرصه سینمای دفاع مقدس مسئولیت پذیرفتند؛ منظورم فیلمسازان نیست چراکه فیلمسازان معمولا به سمت پذیرش مسئولیت نمیروند. این افراد تدریجا به متولیان سینمای دفاع مقدس تبدیل شدند و اینک اجازه تغییر نگاه و زاویه دید نسبت به حماسه دفاع مقدس را نمیدهند. اگرچه بسیاری از رزمندگان، خانوادههای شهدا، مخاطبان و... موافق چنین تغییر نگاهی به دفاع مقدس هستند اما این افراد عموما در برابر کوچکترین تغییری مقاومت میکنند.
نمیدانم چه زمانی قرار است سینمای دفاع مقدس را جهانی کنیم
وی در بخش دیگری از سخنان خود به طرح پرسش و مطالبهای جدی پرداخت و گفت: نمیدانم چه زمانی قرار است روایتهای سینماییمان از طولانیترین جنگ قرن را به آن سوی آبها ببریم و به بیان دیگر دفاع مقدس را جهانی کنیم؟ آیا رسانهای به نام سینما توانسته است دفاع مقدس را جهانی کند و روایتهای ما را از این حماسه مهم به سمع و نظر مردمان اقصی نقاط جهان برساند؟
نمایی از فیلم سینمایی «ماهورا»
زرگرنژاد ادامه داد: برخی کشورها دست به تجاوز و اشغال کشورهای دیگر میزنند و روایت این تجاوز را در تولیدات سینماییشان به تصویر کشیده و قهرمانان متجاوزشان را برجسته و بینالمللی میکنند اما ما هنوز نتوانستهایم روایتهای مربوط به قهرمانان دوران دفاع مقدسمان را جهانی کنیم. برخی از افرادی که خود را متولی دفاع مقدس میدانند، دیواری در این میان ایجاد کردهاند و اجازه ظهور افقها و رویکردهای تازه و متفاوت نسبت به دفاع مقدس را نمیدهند. بهانه اصلیشان هم این است که مبادا بهواسطه پیدایی این افقهای تازه به کسی بربخورد.
متولیان سینمای دفاع مقدس کوتاهی کردند
کارگردان فیلم سینمایی «ماهورا» افزود: متأسفانه برخی متولیان و تصمیمگیران سینمای دفاع مقدس طی سالهای حضور و مسئولیتشان در این عرصه، شرایط و امکان جهانیشدن سینمای دفاع مقدس را فراهم نکردند. غالب این افراد برای خود مشاورانی تعیین کردند که عموم فیلمنامههایی که به دستشان میرسید را قلع و قمع میساختند. اگر احیانا فیلمسازی نگاه متمایزی داشت و میخواست فیلم متفاوتی درباره دفاع مقدس بسازد هم او را مورد انبوه هجمههای تند و تیز قرار میدادند و در نهایت کاری میکردند که آن فیلمساز قید ساخت آثار دفاع مقدسی را بزند و برود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند!
این فیلمنامهنویس مطرح کرد: آنچه به شما میگویم را با گوشت و پوست و استخوانم لمس و تجربه کردهام و پس از ساخت بالغ بر 300 مستند این حرفها را بیان میکنم. من حدود 150 مستند با موضوع دفاع مقدس در خارج از کشور ساختهام. یکی از این مستندها مربوط به جانبازی شیمیایی در شهر اوپسالای سوئد بود که سوئدیها پس از شهادتش به اتاق او در بیمارستان دست نزدند و آن اتاق را بهعنوان یادمان نگه داشتند. ارتباطی که پرستارها، پرسنل بیمارستان و خانوادههایشان با این جانباز شهید برقرار کرده بودند، به قدری برایشان جذاب بود که چنین تصمیمی گرفتند. این جانباز شهید چنان روایت گیرایی از دوران دفاع مقدس و ماجرای حضورش در جنگ تحمیلی برای اینها ارائه کرده بود که ما با فیلمهایمان نتوانستیم چنین کاری را انجام دهیم. حرف من این است که باید دفاع مقدس را با چنین روایتهای جذاب و گیرایی پیوند زد و سپس به مخاطبان ارائه کرد.
«نبرد الجزیره» بیش از همه فیلمهای دفاع مقدسی ما در جهان دیده شد
زرگرنژاد در بخش دیگری از سخنان خود به مقایسه کمیت آثار سینمایی تأثیرگذار ساخته شده درباره جنگ جهانی دوم و نبردهای مشابه دیگر آن با آثار سینمایی ساخته شده درباره دفاع مقدس پرداخت و گفت: رویدادی مانند جنگ الجزایر را در نظر بگیرید که فیلمی سینمایی به نام «نبرد الجزیره» هم دربارهاش ساخته و اتفاقا بسیار هم دیده شده است؛ به نحوی که میتوان گفت آنقدر که این فیلم در دنیا دیده شده، انبوه فیلمهای سینمایی ما که با موضوع دفاع مقدس ساخته شدهاند، دیده نشدهاند.
نمایی از فیلم سینمایی «نبرد الجزیره»
وی تصریح کرد: من نام رویکردی که برخی متولیان سینمای دفاع مقدس در هرچه تنگتر ساختن حلقه تولیدات این سینما در پیش گرفتهاند را دلسوزی یا دفاع از ارزشها نمیگذارم. این وضعیت ناشی از محدودیت و نقصانی است که در دیدگاه این افراد وجود دارد. اجازه بدهید مثال دیگری برایتان بزنم؛ فیلم سینمایی «روز سوم» ساخته محمد حسین لطیفی یکی از فیلمهای خوشساخت سینمای دفاع مقدس ما است. در سال 2019 نیز فیلمی مشابه «روز سوم» به نام «موصل» با رویکردی ضد ایرانی ساخته و در اقصی نقاط جهان پخش شد. ماجرای فیلم از این قرار است که عدهای در زمان اشغال شهر موصل توسط داعشیها مترصد فرصتی هستند تا چیزی را کسی از آن اطلاعی ندارد نجات دهند و در آخر متوجه میشوید که آن چیز، ناموسشان بوده است. این روایت چیزی جز روایت جوانان ما در خرمشهر نیست اما چرا روایت آنها جهانی میشود و روایتهای ما راهی به خارج از مرزهایمان نمییابند؟ اگر بروز این اتفاق را ناشی از قدرت فیلمسازی بدانیم، باید گفت که فیلمسازان ایرانی طی سالهای گذشته ثابت کردهاند که چیزی کمتر از همتایان خارجی خود ندارند. بنابراین مسأله ارتباطی به قدرت فیلمسازی فیلمسازان ما ندارد.
نمایی از فیلم سینمایی «روز سوم»
فیلمسازان ایرانی اراده لازم برای جهانی کردن سینمای دفاع مقدس را دارند
این سینماگر در پاسخ به این پرسش که آیا فیلمسازان ایرانی از اراده لازم برای ساخت فیلمهایی جهانی در حوزه دفاع مقدس برخوردار بودهاند یا خیر، گفت: بله. به باور من چنین ارادهای در میان فیلمسازان ما وجود داشته است و دلیل محقق نشدن آن را باید در مسائل دیگری جستوجو کرد. برخی از مدیران فرهنگی ما معتقدند که در جشنوارههای سینمایی خارجی افراد متنفذی حضور دارند که تا اسم دفاع مقدس میآید نسبت به آن گارد میگیرند. این در حالی است که در بسیاری از مواقع سختگیریهایی که توسط برخی از همین مدیران انجام میشود فیلمها را از کیفیت میاندازد و در نتیجه فیلم در جشنوارههای خارجی هم مورد توجه قرار نمیگیرد. این عده همچنین معتقدند که جشنوارههای خارجی صرفا به فیلمهای سیاهنمای ایرانی جایزه میدهند. بله چنین چیزی هست اما آیا این قاعده درباره همه جشنوارههای سینمایی صادق است؟ مثلا جشنوارهای سینمایی که در کشوری مثل سنگاپور برگزار میشود هم مشمول این قاعده است؟ کشوری مثل سنگاپور که با ما مشکلی ندارد.
پیامزدگی؛ آفت غالب تولیدات سینمای دفاع مقدس
زرگرنژاد یادآور شد: فیلم باید قادر به ارائه چشماندازی صحیح برای مخاطب باشد نه اینکه لزوما پیام بدهد. آقایان معتقدند که باید حجم انبوهی از پیامها در تولیدات سینمای مقدس وجود داشته باشد. بنابراین بهقدری آثار سینمای دفاع مقدس را غرق در پیامهای جورواجور میکنند که در نهایت فیلم از کیفیت ساقط میشود. معدود فیلمهایی که موفق به عبور از فیلترهای پرشمار آقایان میشوند هم عموما یا به جشنوارههای خارجی راه پیدا نمیکنند و یا در صورت راهیابی توفیقی نمییابند. در چنین شرایطی آقایان در جشنوارههای داخلی به تقدیر از این فیلمها میپردازند و با اهدای نشانهای ملی سعی میکنند ناکامی فیلمهای مذکور را جبران کنند.
زرگرنژاد ضمن انتقاد از استانداردهای چندگانه ممیزی در ارزیابی محصولات فرهنگی و هنری گفت: اگر به حوزه چاپ و نشر کتاب رجوع کنید، میبینید که محدودیت و ممیزیهای حاکم بر این حوزه به مراتب از محدودیتهای حاکم بر حوزه سینما کمتر است. جالب اینجا است که اگر بخواهید همان کتابی که آقایان به آن مجوز نشر دادهاند را به فیلمنامه تبدیل کنید، جلویتان را میگیرند. شاید دلیلش این است که مدیران ما میدانند که مردممان چندان اهل کتاب خواندن نیستند و غالبا تماشای فیلم را به خواندن کتاب ترجیح میدهند.
سینمای دفاع مقدس اسیر تکرار و کلیشه شده است
نویسنده فیلم سینمایی «برای مرجان» اظهار کرد: تصور میکنم که در معدود تولیدات سینمای دفاع مقدس ما هم بداعت و نوآوری دیده نمیشود و عمده آثارمان اسیر تکرار و کلیشه شدهاند. این در حالی است که این سینما همچنان سینمایی واجد ظرفیت است و میتواند در پرتو ظهور نگاهها و افقهای جدید، پوستاندازی کند و رنگ و لعاب تازهای به خود بگیرد.
این کارگردان سینما در پاسخ به این پرسش که این روزها مشغول انجام چه کاری است، گفت: در تدارک ساخت فیلمی به نام «زاگرس» هستم که اتفاقا ذیل سینمای دفاع مقدس جای میگیرد اما هنوز بودجه لازم برای ساخت فیلم تأمین نشده است و برای تولیدش حمایتکنندهای پیدا نکردهام. «زاگرس» راوی قصهای بدیع و متفاوت درباره دفاع مقدس است که تاکنون در سینمای ما روایت نشده. به هر ترتیب، شرایط کنونی سرمایهگذاری در سینمای ایران به گونهای است که دیگر کمتر کسی حاضر به حمایت از فیلمهایی با موضوع دفاع مقدس میشود. شاید برایتان جالب باشد که من فیلمنامه قبلیام را هرکجا که میبردم میگفتند چرا میخواهی فیلم جنگی بسازی؟ به جایش کمدی بساز!
بهرهگیری از مدیران جوان؛ راهکار نجات سینمای دفاع مقدس
کارگردان فیلم «پایان خدمت» در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: یکی از راههایی که میتواند مانع از تداوم وضع موجود در سینمای دفاع مقدس شود، استفاده از جوانان در مناصب مدیریتی است. جوانانی بلندنظر و کلیشهشکن که افق دید وسیع و روشنی دارند، میتوانند سینما را از وضعیت کنونی خارج کنند.