به گزارش پایگاه خبری افشاگری، این گزارش نمایی دیگر از دیدار کارگزاران حج با مقام معظم رهبری امام خامنهای است؛ آفتاب بیست و هفتمین روز دومین ماه سال 1402 بالا آمده و رخ نمایی میکند که اتوبوسهای انتقال مهمانان دیدار با یار آماده شدهاند.
کارگزاران حج از همه جای ایران اسلامی هستند و آمدهاند؛ کرد و لر و ترک و بلوچ و عرب و فارس فرقی ندارد از شمال و جنوب و شرق و غرب و مرکز تفاوتی نمیکند؛ همه ایشان مدال خادمی بر دل دارند زیرا یا خادم بودهاند یا خادمی خواهند کرد، برای ضیوف الرحمان.
افرادی کارت به دست هستند و کارتهای مدعوین را به آنها میدهند؛ افرادی نیز در آخرین لحظات بدنبال دریافت کارت دعوت هستند. گنجایش محل دعوت هم به اندازه همه عاشقان نیست و عدهای هم علیرغم میل باطنی جا میمانند از این دیدار، اما گوش و چشم خود را مهیای شنیدن سخنان حکیمانه یار آشنا میکنند.
اتوبوس از پیچ و خم ترافیک و شلوغی اول صبح خیابانهای تهران میگذرد و نزدیک محل دیدار، مسافران را پیاده میکند.
هوای آخرین روزهای اردیبهشت معتدل است و مهمانان با کارت دعوت در دست، وارد بیت یار میشوند. همانجایی که خادمان و کارگزاران حج انتظار دیدار یکساله را کشیدهاند و امام خامنهای نیز منتظر دیدار با خدمتگزاران حجاج هستند.
ساعت 9 صبح
مهمانان وارد حسینیه میشوند ؛ میانسالها روی صندلیهایی که دورتادور حسینیه قرار گرفته است مینشینند و الباقی نیز روی موکتهای آبی رنگی که کل محوطه با آن مفروش شده است جای میگیرند.
پردههای آبی رنگ و آیه زیبای 125 سوره بقره «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا» در مورد حج در جایگاه سخنرانی حضرت آقا جلوه گری میکند. در جای جای حسینیه نیز پردههایی با رنگ آبی تعبیه شده است به غیر از پرچم زیبا و قرمز رنگ یاحسین (ع) و یا زینب(س).
صندلی قدیمی و ساده،میز کوچک، قاب عکسی از پیر جماران، همه و همه نشان از سادگی و دلداگی صاحب سخن دارد.
روبروی آقا زودتر از همه جا پر میشود چراکه مهمانان تمایل دارند تا از نزدیک چهره ایشان را ببینند و سپس پشت ستونها نیز پر میشود؛ با اینکه دید مستقیمی ندارند اما همین تنفس در محیط حسینیه برای این عاشقان روح افزا است و شنیدن صدایی که راهگشا و دلرباست.
دورتادور دیوار حسینیه نیز کتیبه هایی بر روی دیوار قرار دارد؛ 18 ستون، 18 کتیبه و 18 نام، آن هم فقط نام حضرت مادر.....«السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)»
چند ثانیه مانده به ساعت 10 صبح
ثانیه شمار عقربههای ساعت، نزدیک به 10 صبح را نشان میدهد. جای سوزن انداختن نیست؛ همه و همه چشم انتظار هستند، روبرو را نگاه می کنند و آقا راس ساعت 10 وارد میشوند و همه به احترام ایشان میایستند. سلام میدهند و آقا پاسخی از دل و جان میدهند به خادمان.
قاری شروع به قرائت آیاتی از کلام الله میکند و همه گوش میسپارند به این صوت الهی.
مداح هم زمزمه میکند دعای فرج را برای ظهور امیرالحاج حاجیان چشم انتظار و سپس شعری می خواند از مصائب صادق آل محمد(ص) و می رود دل مهمانان تا بهشت بقیع.
او می گوید از مدینه و از دلتنگیهای حضرت حیدر برای آن بانو ، آن مادر.
و اشکها جاری میشود؛ نه تنها اشکهای مهمانان، بلکه صدای سلام بر مادر خوبیها میپیچد در جای جای حسینیه . حسینیهای که تمامش مزین گشته به نام زیبای حضرت زهرا(س) یعنی همان 18 کتیبه روی دیوارها به یاد مادر 18 ساله.
مردم دل میدهند به دل شعرهایی که هم از بقیع و مدینه سروده شده و هم از حضرت مادر و هم از ذکر دائم الاوقات یعنی حضرت حسین (ع) و حسین (ع) که جنس غمش با همه فرق داشته و دارد ، اشک ها را جاری می کند از چشمهای ، چشم انتظار خادمان.
شعرهایی زمزمه میکند و میگوید:
اشکهایم اگر امان بدهد
شرح اندوه سینه می گویم
شرح یک عمر آرزویم را
نیمه شب بامدینه می گویم ...
و دلها می رود در سرزمینی که جای جای آن بوی عطر معرفت و خاندان رسول الله را می دهد.
چند دقیقه مانده به ساعت 11 صبح
مجری پشت تریبون میرود و با اجازه ازحضرت امام خامنهای، یکصدا همه مهمانان ندای «لبیک» را سر میدهند و دلها پر میزند در میقات عاشقی شجره و سپس کنار بیت الله.
حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج وزیارت و آقای سید عباس حسینی نفرات دیگری هستند که پشت تریبون قرار می گیرند.
آنها گزارشی کامل و کوتاه از کنگره عظیم حج تمتع را به رهبر معظم انقلاب و مهمانان ارائه می دهند و آقا نیز توجه میکنند به اقدامات و برنامههای صورت گرفته برای ضیوف الرحمان.
سپس امام خامنهای بیانات خود را با نام الله و درود و صلوات برپیامبر اکرم(ص) و خاندان مطهرشان آغاز میکنند و همگان گوش جان میسپارند به رهنمودها و سخنانی که عمل به بندبند آنها اثرگذار خواهد بود برای مهمانان سفر به خانه دوست و خادمان آنها.
بیاناتی که بوی حج می دهد بوی عاشقی، معرفت، معنویت ، اتحاد آفرینی و ....
این دیدار، پایانی ست برای یک آغازی دیگر در مسیر عاشقی برای رهسپار شدن به خانه دوست.