به گزارش پایگاه خبری افشاگری به نقل از گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پیش از حمله رژیم بعث عراق به ایران، تعدادی از خانوادههایی که در سال 1359 از عراق مهاجرت کرده بودند در استانهای مرزی و همچنین تهران، اسکان پیدا کردند. خانوادههایی که به علت مخالفت با رژیم بعث، مخالفت با صدام حسین و یا حتی شیعه بودن از کشور خود اخراج شده بودند، با استقبال گرم ملت و مقامات ایرانی وارد ایران شدند.
تعدادی از این اهالی که بالاجبار از کشور خود کوچ کرده بودند به دلیل اعلام همبستگی با انقلاب اسلامی و ارادتی که به بنیانگذار انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) داشتند در خلال هشت سال دفاع مقدس رزمندگان اسلام را در جبهه های نبرد با رژیم صدام همراهی کردند. در این بین تعدادی از خانوادههای مهاجرین عراقی که در استانهای جنوبی و مرزی ایران سکونت داشتند تحت عنوان «سپاه بدر» فعالیت رسمی و سازماندهی خود را علیه رژیم بعث آغاز کردند.
ظهور ابومهدی المهندس در قامت یک فرمانده شجاع و مقاوم از همین مقطع آغاز میشود. تجربه ابو مهدی از سالهای طولانی مبارزه با صدام حسین و حضور در جبهه های جنگ هشت ساله تحمیلی علیه رژیم بعث، در نهایت زمینهساز سازماندهی شیعیان عراق برای آغاز انتفاضهای مردمی علیه دیکتاتوری صدام در اوایل دهه 1990 شد.
انتفاضه شعبانیه
با تجاوز ارتش عراقبه خاک کویت در سال 1991، تعدادی از مخالفان نظام بعث در عراق اعتقاد داشتند که اکنون بهترین فرصت برای سقوط صدام حسین و رقم زدن یک انقلاب در عراق است، به ویژه که ارتش بعث در کویت دچار مشکل شده بود و مداخله آمریکاییها و ائتلاف بینالمللی در قالب عملیات «طوفان صحرا» برای آزادسازی کویت، صدام را در موضع ضعف قرار داده بود.
این موضوع سبب شد تا انتفاضه شعبانیه به رهبری مجاهدان سپاه بدر آغاز شود. هدف از این انتفاضه شعبانیه، در گام نخست خارج کردن استانهای شیعی از تسلط بعثیها و در گام دوم رسیدن به بغداد برای اعلام نهایی انقلاب مردمی علیه رژیم صدام حسین بود.
در میان فرماندهان طراح و مجری این انتفاضه ابومهدی المهندس نیز حاضر بود. اما این انتفاضه به رغم دستاوردهای اولیه آن در نهایت با موفقیت همراه نشد. یکی از دلایل عدم توفیق این انتفاضه، مداخله و اعمال نفوذ خارجی بود؛ چرا که یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس از تحرکات شیعیان عراق علیه رژیم صدام ابراز نگرانی کرد و در پیامی خطاب به آمریکایی ها اعلام کرد در صورتیکه صدام سقوط کند، ایران با اخراج آمریکا و کشورهای عربی صاحب نفوذ، بر عراق مسلط خواهد شد. انتقال این پیام هشدار آمیز به آمریکا، علیرغم خشم و دشمنی دولت وقت واشنگتن نسبت به بعثیها به دلیل اشغال کویت باعث شد شمار زیادی از تسلیحات و تجهیزات آمریکایی در اختیار صدام قرار بگیرد تا مردم و گروههای فعال در انتفاضه را هدف قرار دهد.
دومین دلیل عدم نیل به اهداف انتفاضه، به لحاظ داخلی و سازمانی بود. پیروزی سریع تظاهرکنندگان عراقی ضد نظام بعث در استانهای جنوبی مانند بصره و میسان، سازمان یافتگی را از این عملیات گرفت؛ به گونهای که مخالفان رژیم صدام به محض سیطره بر بصره، بدون اینکه سازمان یا نهادی در بصره مستقر شود، وارد استان بعدی میشدند. این ضعف در پیشبرد عملیاتی اهداف انتفاضه، زمینه احیای دوباره دستگاههای دولتی نظام بعث در استانهای جنوبی را فراهم آورد.
حمله آمریکا به افغانستان گمانهزنیهایی را مطرح کرد که دستگاههای امنیتی و مشورتی در واشنگتن به این نتیجه رسیده بودند که بعد از افغانستان نوبت عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین خواهد بود. به همین جهت، تعدادی از معارضین عراقی ابتکار تشکیل نشستی با عنوان «نجات عراق» را مطرح کردند.
مخالفین برجسته نظام بعث از جمله «عبدالعزیز حکیم» برادر شهید محمد باقر حکیم، رئیس وقت مجلس اعلای عراق، «ایاد علاوی»، رئیس جنبش وفاق، «مسعود بارزانی»، رئیس حزب دموکرات کردستان عراق، «جلال طالبانی»، رئیس حزب اتحادیه میهنی و «احمد الچلبی»، رئیس کنگره ملی با هدف اقناع جامعه بینالملل و ارائه ابتکار دوران پسا صدام کنفرانس لندن 2002 را برگزار کردند. اما آمریکاییها بر خلاف وعدهای که به شرکت کنندگان کنفرانس لندن دادند، اشغالگری خود در عراق را تا سال 2011 ادامه دادند.
حاج قاسم و عراق
با وجود سوابق دور و دراز روابط سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی با مخالفین نظام بعث در سالهای جنگ تحمیلی، از سال 2003 و پس از سقوط رژیم صدام حسین نقش آفرینی جدی فرمانده سپاه قدس در مصاف با بقایای رژیم بعث، نیروهای اشغالگر و گروهکهای تروریستی و تکفیری آغاز شد. در همین مقطع زمانی نیز همان دیدگاهی که در سال 1991 از سمت یکی از کشورهای خلیج فارس علیه ایران مطرح شده بود، در سال 2003 و بعد از سقوط نظام بعث بار دیگر در فضای منطقه ای مطرح شد.
با انتصاب «پل برمر» به عنوان حاکم موقت آمریکایی عراق این احساس شکل گرفت که توطئهای از سمت برخی حکام خلیج فارس تحت رهبری آمریکاییها برای حذف شیعیان از ساختار قدرت در نظام سیاسی عراق پساصدام در جریان است. سردار سلیمانی پیش از سایرین این توطئه جدید محور آمریکایی-عبری-عربی را درک کرده بود و با مشورتهایی که از رهبری انقلاب دریافت میکرد به دنبال ساماندهی وضعیت شیعیان در عراق بود.
فرمانده وقت سپاه قدس در چند مرحله مسئولیت پیریزی سیاستی که حامی ملت عراق باشد را بر عهده گرفت. مرحله اول، حمایت از گروههایی بود که نظامیان اشغالگر آمریکایی را هدف قرار میدادند. در حقیقت ذهنیت مقاومت علیه آمریکاییها در همین سالها شکل گرفت.
ایده مقاومت علیه آمریکاییها در عراق برگرفته از حس میهنپرستی، ممانعت از نفوذ و ورود عامل خارجی و دفاع از مرزها بود و حاج قاسم بر همین محور، حمایت از مقاومت عراق را در دستور کار خود قرار داد. در همین زمان شهید ابو مهدی المهندس که تا پیش از سقوط نظام بعث، فرماندهی سپاه بدر را بر عهده داشت به دلیل فشارهای مضاعف بر فرماندهی این سپاه کناره گیری کرد تا هادی العامری به عنوان فرمانده سپاه بدر و سپس به عنوان رئیس سازمان بدر منصوب شود.
البته کنارهگیری ابو مهدی منجر به تضعیف نقش آفرینی او در مبارزه با اشغالگران آمریکایی نشد، بلکه در حقیقت فعالیتهای وی علیه اشغالگران آمریکایی را وارد مرحله جدیدی کرد. کم تجربه بودن معارضین عراقی در سالهای نخست پس از سرنگونی رژیم صدام حسین به ویژه در زمینه نحوه پیریزی نظام سیاسی جدید این کشور منجر به تقویت ارتباط برخی رهبران عراقی با ایران شد. به همین علت، ایران به عنوان بازوی مشورتی در کنار معارضین عراقی به فعالیت خود ادامه میداد.
رهبران عراقی در همین زمان شاهد بودند که حضور آمریکاییها چگونه به تخریب گسترده این کشور منجر شده است. به همین دلیل چهرههای متنفذ سیاسی عراق حضور مستشاری فرماندهان ایرانی را با هدف انتقال تجربه برای خودشان مفید میدانستند. اما به مرور چشمانداز مردم و رهبران در برابر سقوط نظام بعث به دلیل اختلافات درونی احزاب فاصله بسیاری گرفت.
نقش حاج قاسم در حل اختلافات عراقی- عراقی
بعد از سقوط نظام بعث عراق، احزاب و جریانات شیعی دو دسته شدند: یک دسته افرادی همچون ابراهیم الجعفری و حیدر العبادی بودند که به دلیل دریافت حکم تحت تعقیب از نظام بعث به لندن رفته بودند؛ این افراد نسل جدید حزب الدعوه را تشکیل دادند. دسته دوم آنهایی بودند که در کویت و ایران سکنی گزیده بودند که نسل جدید مجلس اعلا را تشکیل دادند. اما اختلافات در ماههای منتهی به انتخابات سالهای 2010، 2014 و 2018 عراق، انشعاباتی را در احزاب شیعی به وجود آورد که به خروج ابراهیم الجعفری از حزب الدعوه و خروج سازمان بدر و عمار حکیم از مجلس اعلا منجر شد.
حاج قاسم بر اساس پیامی که از سمت رهبر معظم انقلاب دریافت کرده بود خطاب به رهبران احزاب شیعی اظهار داشتند: مسیر پیش روی این جریانات با مصلحت عراق و شیعیان همراستا نیست. در نتیجه علیرغم اختلافات سید عمار حکیم با دیگر رهبران مجلس اعلا، حاج قاسم صراحتا مخالف خروج حکیم از میراث مشترک محمد باقر و عبدالعزیز حکیم بود. آرمانی که حاج قاسم تاسیس آن در عراق را دنبال میکرد برای استفاده از هر فرصتی در جهت وحدت عراق بود. برای مثال فرمانده سپاه قدس حتی در سالهای ظهور و اوج گیری حضور داعش در عراق با وجود اینکه خمیس الخنجر، رئیس فعلی حزب السیاده با برخی قبایلی که با داعش همراهی کرده بودند ارتباط داشت، معتقد بود با الخنجر نیز باید پای میز مذاکره نشست تا نگذاریم وحدت صفوف در عراق به هم بخورد.
در همین زمینه یکی از نزدیکان ابومهدی المهندس نقل کرده است محمد الحلبوسی که در چندین مقطع با خمیس الخنجر بر سر اینکه چه کسی رهبری جریان سنی در عراق را داشته باشد وارد منازعه شده بود در جلسهای قسم خورد که علیه حشد الشعبی موضع منفی اتخاذ نکند. الحلبوسی در آن زمان استانداری استان الانبار (استانی در غرب عراق که داعش بر اغلب مناطق آن سیطره یافته بود) را بر عهده داشت و هنوز به ریاست پارلمان نرسیده بود. اما حمایت وی از حشد سبب شد تا ائتلافی به نفع او در پارلمان شکل بگیرد و رئیس پارلمان شود. این جهش الحلبوسی در پارلمان عراق حزب او (تقدم) را به شدت در عراق تقویت کرد؛ تا جایی که اکنون جزو قویترین احزاب سنی به شمار میرود. همکاری مقطعی الحلبوسی با حشد الشعبی در الانبار باعث شد تا مرزهای غربی عراق تقویت شود. با وجود اختلافاتی که میان رهبران سنی در عراق بود حاج قاسم مدام تاکید میکردند که گفتگو با جریانات اهل سنت نباید قطع شود و اوضاع به سمتی پیش برود که یک جریان سنی علیه جریان دیگری قرار بگیرد.
البته برخی سیاستمداران عراقی شیطنتهایی علیه حاج قاسم انجام میدادند. برای نمونه معمولا وزارت دفاع در عراق سهمیه اهل سنت است. زمانیکه اردوگاه اشرف، مقر منافقین در حال بسته شدن بود حاج قاسم درخواست داده بود نیروهای ارتشی که حفاظت اردوگاه را بر عهده دارند تغییر پیدا نکنند. در آن زمان وزیر دفاع وقت عراق شدیدا به دنبال این بود لشکری که نظارت بر اشرف را در اختیار دارند تغییر یابند. احتمالا نیاتی پشت پرده این تغییر بود، چون اردوگاه اشرف در واقع به مانند یک شهر بود که در اختیار منافقین گذاشته بودند. علیرغم همکاری دولت نوری المالکی با ایران بر سر بستن اردوگاه اشرف اما وزیر دفاع وقت عراق در نامهای و صرفا با ذکر شماره لشکر بدون اینکه از مکان جغرافیایی آن نامی ببرد خطاب به نخست وزیر وقت عراق نوشت: افرادی که بر اشرف اشراف دارند تغییر پیدا کنند. تغییر چینش ارتش عراق در این اردوگاه مشکلاتی را در زمان خود بوجود آورد که سطح نظارت بر اشرف را کاهش داد.
تاسیس الحشدالشعبی در واکنش به شکل گیری داعش
در سال 1393(2014) داعش وارد عراق شد. اشغال سریع موصل تعجب بسیاری از کارشناسان را بر انگیخت که چگونه دومین شهر بزرگ عراق پس از بغداد به این آسانی به تصرف این گروه تروریستی درآمده است؟ مگر ارتش عراق از اقدامات تروریستها در سوریه مطلع نبود؟ بعدها مشخص شد فرمانده لشکری که وظیفه حفظ امنیت در استان موصل را بر عهده داشته از منطقه درگیری فرار کرده و به دنبال او، سربازان نیز با رها کردن تجهیزات نظامی از مناطق نزاع فاصله گرفتند. در چنین شرایطی فتوای آیت الله سیستانی، مرجعیت عالی نجف صادر شد.
داعش در این زمان تا نزدیکی بغداد پیشروی کرده بود و از طریق اشغال جاده بغداد- سامراء دسترسی دولت عراق به سامراء از مسیر پایتخت را قطع کرده بود. شهید ابو مهدی المهندس در دو مقطع نقش تاریخی ایفا میکند. ایشان که از عقب نشینی ارتش در شهر سامراء به سمت بغداد مطلع شده بود راهی مکان استقرار سربازان در بغداد میشود و با فرمانده آنها دیدار میکند. ابو مهدی عقبنشینی ارتش از سامراء را برنمیتابید. از طرف دیگر ارتش نیز به ابو مهدی اجازه پیشروی را نمیداد. شهید المهندس به تندی با فرمانده لشکر برخورد کرد و خطاب به او گفت یا میگذارید من بروم، یا شما راهی سامراء میشوید. ارتش باز هم از رفتن ابو مهدی به صحنه نبرد ممانعت کرد اما در آخر ابو مهدی برای جلب نظر سربازان ارتش و حفظ روحیه در سنگر، خود سوار تانک میشود و راهی سامراء و استان صلاح الدین میشود.
مقطع دیگر، نقشی بود که ابومهدی پس از فتوای مرجعیت ایفا کرد. ابو مهدی از وضعیت اسفناک ارتش عراق با خبر بود. بدیهی است با سقوط هر نظام سیاسی، ارتش آن کشور وضعیت وادادگی پیدا میکند. علاوه بر اینکه پس از سقوط نظام بعث، ارتش از هم پاشید، با ورود آمریکاییها و تسلط نظامی بر عراق طی سالهای 2003 تا 2009 ارتش این کشور نیز رو به اضمحلال رفت. بنابراین حتی با وجود تجهیزات نظامی، ارتش عملا توان رویارویی با داعش را نداشت. در زمانی که هنوز حشدالشعبی شکل ساختار مندی پیدا نکرده بود ابو مهدی، مجاهدان سازمان بدر را مطابق فتوای آیت الله سیستانی به جهاد فراخواند. شکل اولیه حشد با نامه اعزام رهبران و مجاهدان سازمان بدر و سایر گروههای مقاومت از طرف ابو مهدی سازمان یافت.
اینکه چرا ابو مهدی در ابتدا فقط از رزمندگان بدر و گروههای مقاومت کمک گرفت به این دلیل بود که رزمندگان بدر در سالهای دفاع مقدس تجربه جهاد کسب کرده بودند، لذا نسبت به کار جهادی و مواجهه با دشمن کاملا آشنا و آگاه بودند.
ابو مهدی با اکثر نیروهای داخلی عراق ارتباط داشت و مبارزهاش علیه صدام باعث شده بود روابط حسنهای با ایران و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی داشته باشد.
متاسفانه وساطت حاج قاسم به منظور تفاهم و اتفاق نظر سیاستمداران عراقی در ماههای منتهی به دولت المالکی به نتیجه نرسید. حاج قاسم تهدید تروریسم را از طریق سوریه احساس کرده بود. به همین جهت همراه با ابومهدی پیامی را به شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله منتقل کردند تا مقاومت اسلامی لبنان علاوه بر حضور در جبهه سوریه، به عراق نیز اعزام شود. با توجه به اینکه رزمندگان حزبالله تجربه جنگ را با رژیم صهیونیستی داشتند، حضور آنها برای عراقیها بسیار کارساز بود.
انتصاب فالح الفیاض به عنوان رئیس سازمان حشد الشعبی نیز کمک ویژهای به ابو مهدی و مبارزه با تروریسم تکفیری کرد. ابو مهدی به فردی نیاز داشت که اولا نقش امنیتی و لابیگر داشته باشد؛ در ثانی با سنیها روابط مناسبی داشته باشد و سوم خود به مانعی برای ابو مهدی مبدل نشود و همواره حاضر به اقدام باشد. فالح الفیاض شخصیتی بود که این هر سه ویژگی را داشت. الفیاض از طریق روابطی که با فرقههای مختلف عراقی داشت نقش یک راهگشا را برای پیشروی نیروهای حشد در مناطق سنی ایفا کرد. ارتباط گسترده فالح الفیاض با عشایر، فرصتی را برای الحشد ایجاد کرد تا تمامی افرادی که پیش از این مخالف تاسیس الحشدالشعبی و مبارزه با داعش بودند از عرصه سیاسی کشور حذف شوند.
نقشی که حاج قاسم در مبارزه عراق علیه داعش ایفا کرد نه تنها انکار شدنی نیست؛ بلکه در هر سالگرد شهادت آن عزیز لازم است نقش فراموشنشدنی ایشان در پیروزی جبهه مقاومت علیه جبهه باطل دشمن تکفیری را یادآور شد. زمانیکه الحشد الشعبی هنوز فعالیت رسمیاش را آغاز نکرده بود تعدادی از تجهیزات ارتش به دستور نخست وزیر وقت به الحشد اهدا میشد، اما به هیج عنوان برای مبارزه گروه تروریستی که اعضای آن از کشورهای مختلفی تشکیل یافته بود کفایت نمیکرد. با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و اشراف حاج قاسم تجهیزات نظامی به صورت مستمر به دمشق و بغداد و سایر شهرهای عراق منتقل میشد.
نحوه چینش هر یک از تیپهای الحشدالشعبی توسط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی انجام میشد. تجربهای که حاج قاسم به همراه یارانش در اختیار فرماندهان کنونی حشد الشعبی و مقاومت عراق قرار داد باعث شد که اکنون و با وجود حضور تعداد بسیاری از تروریستها در سوریه، با استقرار نیروهای الحشد در مرز عراق و سوریه، ملت عراق نگرانی از بابت نفوذ تروریستها نداشته باشند. اکنون گمانهزنیهایی در رسانههای عراقی طرح میشود که الحشدالشعبی باید منحل شود، چون دیگر ماموریت این نیروی بسیج در مبارزه با داعش به اتمام رسیده است. این در شرایطی است که در میدان عمل تاثیر وجود میراث حاج قاسم و ابو مهدی است که عراق به کشوری امن و مستقر تبدیل شده است.
پس از شهادت رهبران پیروزی (قادة النصر) متاسفانه برخی رهبران عراقی تغییر موضع دادند. این چهرهها در حالیکه خودشان در عملیاتهای الحشد الشعبی مشارکت داشتند، از خلائی که در دولت عراق در تابستان 2022 رخ داده بود استفاده کردند و در دام توطئه خارجی افتادند. در سال 2022 نیروهایی از میان مخالفین الحشد برای ورود به منطقه سبز (محل استقرار اکثر سفارتخانهها و منازل مقامات) عراق اقدام کردند. الحشد الشعبی به این نتیجه رسیده بود که ورود این عناصر به منطقه سبز، روابط عراق با دیگر کشورها را دچار یک بحران جدید خواهد کرد. در همین راستا عناصر مخالف الحشدالشعبی پیامی را دریافت کرده بودند تا با ورود به منطقه سبز بغداد، نیروها و فرماندهان بسیج مردمی عراق را هدف قرار دهند. برخی مقامات عراقی متوجه میراث حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی شده بودند. به همین علت در تمامی مواضعشان چه به صورت رسانهای و چه به صورت غیر رسانهای از تداوم نقش آفرینی الحشد حمایت میکنند. حشد الشعبی هیچ زمان رو در روی ارتش عراق و سایر دستگاههای نظامی – امنیتی قرار نگرفت، بلکه هر زمان نقصی در هر جای عراق وجود داشته باشد با هدف اصلاح آن وارد کارزار نبرد شد.
شهید القدس| سردار سلیمانی و استراتژی مقاومت چندلایه منطقهای
در طول سالهای متمادی مکتب حاج قاسم در فکر و ذهن فرماندهان الحشد الشعبی ریشه دواند. دیدگاه فراجناحی، فرافرقهای و تقدم منافع ملی و منطقهای بر منافع شخصی، آرمانی است که در الحشد الشعبی نهادینه و حفظ شد. دستاوردهای حشد برای همه مردم عراق و منطقه ملموس است تا جایی که یکی از همسایگان عربی کشور عراق با کمک چندین میلیون دلاری به الحشد الشعبی تلاش میکرد نیروهای این سازمان جایگزین ارتش عراق برای نگاهبانی از مرز شوند. حاج قاسم هیچگاه فردی را علیه فرد دیگر نشوراند و همواره تلاش میکرد تا از طریق وحدت شیعیان، به وحدت مسلمانان برسد. در این بین تجزیه هر کدام از کشورهای محور مقاومت خط قرمز حاج قاسم بود. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با چنین نگاهی، شیعی را کنار سنی و کرد مینشاند تا از طریق گفتگو اختلافاتشان را حل کنند، چرا که به خوبی نسبت به این واقعیت واقف بود که هدف دشمن از شعله ور کردن اختلافات قومیتی، چه خواهد بود.